وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر.

ساخت وبلاگ

  با سختیِ بت‌ها چه باید کرد؟با این تَشَتُت‌ها چه باید کرد؟گیرم تفاوت‌ها نمایان شدبا بی‌تفاوت‌ها چه باید کرد؟با مردمی که سیل را هر سالبر گردنِ قسمت می‌اندازنددنیای‌شان را می‌دهند اماقبل از دعا یک سد نمی‌سازند.ما مردمانی عاشق کوروشما قومِ در تاریخ جا ماندهجداً کدام از ما فقط یک باریک خط از آن تاریخ را خوانده؟ما فخرمان فرهنگ دیروز استانکار هر یک درد تسکین استباید پذیرفت این حقیقت راامروز ما فرهنگ‌مان این است.تا زخم را گردن نمی‌گیریم،این زخم‌های کهنه پابرجاستما بیشتر دنبال توجیه‌ایماین فرق ما با مردم دنیاستجداً اگر ما فخر دنیاییماز مردم دنیا چه باید گفت؟من می‌پذیرم که بدبینمتو جای من، از ما چه باید گفت؟؟؟؟روزبه بمانی وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 15:23

خوش گذ شت اما نه آن قدر خوش كه بي رحمي جلاد زمانه را  دمي به فرام& وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 146 تاريخ : جمعه 28 ارديبهشت 1397 ساعت: 22:56

 دشمنان خود را دوست بدارید ، زیرا بهترین جنبه های شما را به نمایش میگذارند. فردریش نیچه سياستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسيم مي‌كند: ابزار و دشمن. يعني فقط يك طبقه را مي‌شناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچهبلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . فردریش نیچهبا دیگران بودن آلودگی می آورد. فردریش نیچهرفاقت هست ،ای کاش دوستی نیز باشد! فردریش نیچهباید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقیقت است. فردریش نیچهنادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به معنای رد کردن زندگی است. فردریش نیچهحرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است. فردریش نیچهآنچه برای یک نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست. فردریش نیچهآینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند . فردریش نیچهفرد خلوت نشین می گوید که واقعیت در کتاب های نیست و فیلسوف آن وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 5:27

یکی ما رو لو داد!آلمانی ها فهمیدن که کمپ پارتیزانا کجاست ، جنگل و راه های ورودی به اون رو از همه طرف زیر نظر گرفتن ، ما بین بیشه های وحشی قایم شده بودیم باتلاق ها ما رو نجات می دادن ، دشمن وارد باتلاق نمی شد ، گیر می کرد و زمین گیر میشد ؛ باتلاق هم ماشین آلات و هم نیروها رو قورت میداد ، چند روز حتی گاهی اوقات هفته ها ما تا زیر گلو تو آب فرو می رفتیم ، یه بیسیم چی زن با ما بود ، اخیرا زایمان کرده بود ، کودک گرسنه بود و شیر می خواستاما مادر خودش هم گرسنه بودشیر نبود و نوزاد گریه میکرد دشمن نزدیک بود با سگ ها ، اگه سگ ها صدایی میشنیدن ، همه مون می مردیم!گروهمون حدود سی نفر بود ، می فهمید؟بالاخره تصمیم گرفتیمهیچ کس جرئت نکرد دستور فرمانده رو منتقل کنه ، اما مادر خودش قضیه رو حدس زد ، قنداق نوزاد رو تو آب فرو برد و مدت زیادی همون جا نگه داشت!نوزاد دیگه گریه نمی کرد ....هیچ صدایی نمی اومدما نه می تونستیم سرمون رو بالا بگیریمنه می تونستیم تو چشمای مادر نگاه کنیم ،نه تو چشمای همدیگه #جنگ_چهره_ی_زنانه_ندارد#سوتلانا_آلکساندورنا_آلکسیویچ#عبدالمجید_احمدی وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 152 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 5:27

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن!...خیام، کرکره ی نیمه بازِ میخانه ی پلک هایش را می گشاید و با اوقات تلخی به حافظ می گوید:'' لااقل یک دو لقمه نان و پنیر بخور، بعد ... غلغله در افلاک انداخته ای باز؟ این وقت صبح و الکل؟''حافظ ولرم و کاهلانه گلویی تازه می کند و مایل است درباره ی چارده روایت و گنج سعادت و این چیزها نطق کند که خیام با بی حوصلگی حرفش را قطع می کند:'' کوتاه بیا لسان الغیب! نسخه ی برابر اصل پرونده ات در بایگانی ماست! استشهاد قاطبه ی اساتید ادبیات  هم ضمیمه ی آن است که اقرار کرده اند سی درصد شرابهای دیوانِ حضرتعالی، شراب زمینی است، سی درصد، شراب معنوی و سی درصد هم شراب ادبی است که این آخری را به خاطر آرایه های بیانی و بدیعی، کنار جام و ساقی و میخانه نشانده ای تا مراعات النظیر و لف و نشر بسازی! ''حافظ می خروشد:''تاویل دارند آن ها هم!''خیام نرم نرمک می خندد و می گوید:'' چه تاویلی رفیق؟ ما خودمان این کاره ایم!آن تلخ وش که صوفی اُمّ الخبائثش خواند  اَشهی لَنا و اَحلی مِن قُبلة العُذارامعنی کن این بیت ات را ببینیم تاویلش چیست؟ بخاطر همین یک قلم "قُبلة العُذارا"، برادران اداره بررسی کتاب حق ندارند دیوانت را خمیر کنند؟!لحن خیام کم کم به شوخی آغشته می شود:'' پیچاندنِ مومن، کار خوبی نیست. این یک بیت را لااقل تاویل عرفانی کن تا فیض ببریم از محضر شما:از چار چيز مگذر گر عاقلی و زيرك  وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 155 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 19:35

بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد !به كوه خواهد زد !به غار خواهد رفت !تو كودكانت را ، بر سینه می فشاری گرم و همسرت را ، چون كولیان خانه به دوش میان آتش و خون می كشانی از دنبال و پیش پای تو ، از انفجارهای مهیب دهان دوزخ وحشت گشوده خواهد شد و شهر ها همه در دود و شعله خواهد سوخت و آشیان ها بر روی خاك خواهد ریخت و آرزوها در زیر خاك خواهد مرد !خیال نیست عزیزم ! ...صدای تیر بلند است و ناله ها پیگیر و برق اسلحه ، خورشید را خجل كرده ست !چگونه این همه بیداد را نمی بینی ؟چگونه این همه فریاد را نمی شنوی ؟صدای ضجه خونین كودك عدنی ست ، و بانگ مرتعش مادر ویتنامی ،كه در عزای عزیزان خویش می گریند ،و چند روز دگر نیز نوبت من و توست ،كه یا به ماتم فرزند خویش بنشینیم !و یا به كشتن فرزند خلق برخیزیم !و یا به كوه ، به جنگل ، به غار ، بگریزیم !- پدر ! چگونه به نزد طبیب خواهی رفت ؟كه دیدگان تو تاریك و راه باریك است تو یك قدم نتوانی به اختیار گذاشت .تو یك وجب نتوانی به اختیار گذاشت !كه سیل آهن در راه ها خروشان است !تو ، ای نخفته شب و روز ، روی شانه اسب ،- به روزگار جوانی - به كوه و دره و دشت ،تو ای بریده ره از لای خار و خارا سنگ كنون كنار خیابان ، در انتظار بسوز !درون آتش بغضی كه در گلو داری ،كزین طرف نتوانی به آن طرف رفتن !حریم موی سپید تو را كه دارد پاس ؟كسی كه دست تورا یك قدم بگیرد ، نیست و من - ك وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 156 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 19:35

 دشمنان خود را دوست بدارید ، زیرا بهترین جنبه های شما را به نمایش میگذارند. فردریش نیچه سياستمدار انسان‌ها را به دو دسته تقسيم مي‌كند: ابزار و دشمن. يعني فقط يك طبقه را مي‌شناسند و آن هم دشمن است. فردریش نیچهبلند پروازی من آنست که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید . فردریش نیچهبا دیگران بودن آلودگی می آورد. فردریش نیچهرفاقت هست ،ای کاش دوستی نیز باشد! فردریش نیچهباید در تضادهای دوگانه شک کرد. از کجا معلوم که این تضادهای دوگانه اصلا وابسته به هم و یکی نباشند؟ در فلسفه معین ارزشی بیشتر از نامعین دارد همان طور که ارزش نمود کمتر از حقیقت است. فردریش نیچهنادرستی یک حکم باعث نمی شود که آن حکم را رد کنیم ، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها را به معنای رد کردن زندگی است. فردریش نیچهحرف کسانی که می گویند عشق بری از خودخواهی ست خنده دار است زیرا همه چیز طبق خواست قدرت ما است. فردریش نیچهآنچه برای یک نفر سزاوار است نمی توان گفت برای فرد دیگر هم سزاوار است. به عنوان مثال انکار نفس و افتادگی سزاوار یک فرمانده نیست و برایش فضیلت محسوب نمی شود. حکم یکسان صادر کردن برای همه غیر اخلاقی ست. فردریش نیچهآینده از آن کسانی است که به استقبالش می روند وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 117 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 19:35

  ساعت سه نصفه شب نبردی قهرمانانه بین یورش خیالت و والیوم های سنگین من که مثل همیشه پیروز خیال توست دوباره گیج و منگ از قرص های خوش رنگ ولی بی فایده  دست و پاه میزنم با بی خوابی های هر شبم تو کجا آسمان بلند آرزوهای من کجا آسمان بلند من کجا، کلاغ ناشکیب باورهای مردار خار تو کجا امشب هم مثل شب های قبل تن خسته ام کشیده روی تخت، مردم چشم ها خیره به سقف و خیالم به کجاها که سیر نمی کند آخر مگر میشود رعدی نیمی از آسمان را بسوزاند آنگونه که چشمان تو با دل من کرد و خرمن اندیشه هایم را سوخت و خاکستر کرد نامدی زیبا: و دل در هوای بارانی چشم هایت عمری به انتظاری عبث نشست نامدی زیبا: و دلی در تکاپوی چشمانت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : یورش,خیالت, نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 121 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:25

اگر دیگر پای رفتن مان نیست،باریقلعه باناناین حجت با ما تمام کرده اندکه اگر می خواهید در این دیار اقامتگزینیدمی باید با ابلیسقراری ببندید  زنده یاد، سلطان  شعر سپید " احمد شاملو" وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : شاملو, نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 134 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:25

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی!/  اگر سفر نکنی/ اگر کتابی نخوانی/   اگر به اصوات زندگی گوش ندهی/   اگر از خودت قدردانی نکنی/   …به آرامی آغاز به مردن می‌کنی/   زمانی که خودباوری را در خودت بکشی/   وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند/   به آرامی آغاز به مردن می‌کنی/   اگر برده عادات خود شوی/   اگر همیشه از یک راه تکراری بروی…/   اگر روزمرّگی را تغییر ندهی/   اگر رنگ‌های متفاوت به تن نکنی/   یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی/   تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی/   اگر از شور و حرارت/   از احساسات سرکش/   و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند…  و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند/   دوری کنی…/   تو به وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر....ادامه مطلب
ما را در سایت وبلاگ شخصي يعقوب نادري .ادبيات و شعر. دنبال می کنید

برچسب : آرامی,آغاز,مردن,میکنی,اگر, نویسنده : bynlordegan3 بازدید : 154 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 0:25